شیدا

شیدا

شیدا عاشق دیوانه
شیدا

شیدا

شیدا عاشق دیوانه

زیباترین زن بدون آرایش دنیا

این زن زیباترین زن بدون آرایش دنیا شناخته شد + عکس


این زن زیباترین زن دنیا شناخته شد . این خانم بدون استفاده از وسایل آرایشی و تناسب بین اندام های صورتش باعث شد این لقب را به خود اختصاص دهد.
 دانشمندان می گویند که فلورنس کولگایت ۱۸ ساله می تواند زیباترین زن دنیا باشد بطوری که معدل مسافت بین دو گوش او با مسافت بین مردمک هردوچشم او یک نتیجه نمونه علمی است. همچنین مسافت بین دو چشم او به دهانش کمتر از ۱/۳ مسافت  موهایش تا چانه اش است و این یک معیار نمونه دیگری می باشد.

این زن زیباترین زن بدون آرایش دنیا شناخته شد + عکس

زیباترین زن دنیا

کولگایت زیباترین صورت طبیعی بدون آرایش و بدون عمل زیبایی انتخاب شده بود و این مسابقه عنوانش زیبایی طبیعی از برنامه اورین در تلویزیون ای تی اف انگلیس بود.



دیگر مطالب خواندنی پیشنهادی :


  ادامه مطلب ...

روش های عجیب بخت گشایی دختران در تهران قدیم!


روش های عجیب بخت گشایی دختران در تهران قدیم!

بخت گشایی دختران در تهران

روش های عجیب بخت گشایی دختران در تهران قدیم!
در فاصله ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۵ میلادی میزان تولید علم بشر برابر با تمامی علم و آگاهی انسان از ابتدای خلقت تا ۱۹۷۵ بوده و امروز هر پنج سال علم بشر دو برابر می‌شود و در آینده نزدیک هر دو سال این اتفاق خواهد افتاد…

 

در فاصله ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۵ میلادی میزان تولید علم بشر برابر با تمامی علم و آگاهی انسان از ابتدای خلقت تا ۱۹۷۵ بوده و امروز هر پنج سال علم بشر دو برابر می‌شود و در آینده نزدیک هر دو سال این اتفاق خواهد افتاد.
ایرانی‌ها هم از این چالش فکری مصون نماندند و با گذشت فقط چندین دهه حال که به اعتقادات و تفکرات نیاکان خود که تا همین نزدیکی‌ها حاکم بر جامعه بود بر می‌خورند، اعجاب خویش را از آن رفتارها و باورها به نمایش می‌گذارند.

عروسی در ایران قدیم
یکی از اعتقادات تهرانیان قدیم، در بخت‌گشایی دختر، این بود که وقتی پنبه زنی را به خانه می‌آوردند، و مشغول کار می‌شد، پس از مدتی که کار می‌کرد، با تمهیدی از او می‌خواستند که دست از کار بکشد و برای صرف چای به داخل خانه آید، در این زمان به سرعت دختر دم بخت را می‌آوردند و به طوری که پنبه زن نبیند، دختر را از میان کمان پنبه زنی عبورش می‌دادند و اعتقاد داشتند که به زودی زه کمان هنگام کار پنبه‌زن پاره می‌شود و به این ترتیب بخت دخترشان هم باز می‌گردد.

سایت پاتوق۹۸ : یا عقیده دیگر این که هرگاه قرار بود، قصابی برای کشتن گوسفند نذری به خانه همسایه رود، مادر دختر چادر دخترش را برداشته، نزد قصاب می‌رفت و از او خواهش می‌کرد که پس از سر بریدن گوسفند، چادر دختر را از توی روده آن عبور دهد. با این امید که وقتی دختر چادر را سر کرد، به زودی بختش باز شود. البته دستمزد قصاب هم در این ماموریت جدا از پول یک کله قند با ارزش بوده است.
کارهای زیادی در این زمینه انجام می‌شد که شرح مفصل همه آنها مدت‌ها زمان می‌خواهد که امکانش نیست، اما به قدر اشاره شنیدن آن‌ها خالی از لطف نیست.

۱- سرکتاب باز کردن، مادر دختر بی خبر از او نزد رمال و دعانویس می‌رفت و از وی می‌خواست برای گشودن بخت دخترش یک سرکتاب باز کند.
۲- تکان دادن سفره عقد بر سر دختر.

۳- بردن دختر به حمام یهودی‌ها و داخل کردن وی در خزینه و پس از خروج از آن حمام دوباره بردن به حمام مسلمانان و شستن او از نجاست حمام یهودی.
۴- گذراندن چادر نماز دختر از روده گوسفند که شرحش گذشت.

۵- پیراهن مراد: تهیه پیراهن مراد از این قرار بود که روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان که روز قتل ابن ملجم است، زن‌ها آرایش می‌کردند و به مسجد می‌رفتند (تهرانی‌ها بیشترشان در مسجد شاه تجمع می‌کردند) و با پارچه‌هایی که از قبل تهیه کرده بودند، در بین دو نماز پیراهن مراد را می‌دوختند و معتقد بودند که با پوشیدن این پیراهن کلیه حاجات آن‌ها (از جمله بخت گشایی دخترشان) برآورده خواهد شد. اگر کسی این پیراهن را که با پول گدایی دوخته می شد، می پوشید تا سال دیگر حاجت و مرادش برآورده می شد. داستان از این قرار بود که دختران دم بخت از روز اول ماه رمضان دور کوچه و محله ها به راه می افتادند و از مردم گدایی می کردند و شب بیست وهفتم از صبح زود، چرخ خیاطی ها را به مسجد سپهسالار می بردند و با پارچه سفیدی که از آن پول می خریدند بین دو نماز ظهر و مغرب مشغول دوختن پیراهن می شدند و بعد از آن زمان، پیراهن مراد را می پوشیدند.
۶- پلوی عروسی: پیر دخترها، قیمه پلوی می‌پختند و ته مانده پلوی عروسی را با آن قاطی می‌کردند و به فقرا می‌دادند که بختشان باز شود.

۷- حنای سر عروس: از حنای سر عروس به قدر یک فندق برمی‌داشتند و با رنگ و حنا قاطی می‌کردند و سر دختر خانه مانده می‌بستند. مادران از حنای سر عروس در مراسم حنابندان، به اندازه ای کوچک برمی داشتند و با نیت آنکه دختران شان عروس شوند بر سر آنها می مالیدند.
۸- وارونه سر کردن چادر نماز.

۹- سبزه گره زدن که کمابیش امروزه انجام می‌شود. گره زدن سبزه در روز سیزدهم فروردین از جمله رسومی بود که تمام دختران دم بخت به آن پایبند بودند که حتی امروز نیز دیده می شود. دختران در این روز دو ساقه سبز را به هم هفت گره می زدند و نیت و حاجت شان را بیان می کردند. در هنگام گره زدن نیز دختران دلهره داشتند که مبادا گره پاره شود که در صورت پاره شدن، حاجت شان روا نمی شد.
۱۰- گدایی کردن.

۱۱- توسل به اماکن مقدس مسیحی
۱۲- نذری مولودی. مادران تهرانی نذر می کردند که اگر دخترشان تا سال دیگر شوهر کرد، در ماه ربیع الاول که ماه جشن، سرور، ضیافت و عروسی هاست، جشنی به نام مولودی برای خشنودی حضرت زهرا(س) برپا کنند.

۱۳- باز کردن قفل: دختر و پیرزنی از خویشان قفلی را می‌بستند و سه، چهار راه دورتر از خانه اش رفته پیرزن از مردی که اسمش محمد یا علی بود، می‌خواست با کلید قفل را باز کند.
۱۴- آب هفت گری: آبی که مادر دختر یا کس دیگر از هفت دکان که نام شغل شان به «گری» پایان می‌یافت، می‌گرفت (آهنگری، سفیدگری، زرگری، شیشه گری، مسگری، ریخته گری و دواتگری) این آب‌ها را در شیشه‌ای جمع می‌کرد و روز جمعه پس از غسل و دو رکعت نماز واجب آب را با جام باطل سحر بر سرش می‌ریخت.

۱۵- بیرون کردن دختر از خانه.
۱۶- توسل به منار: در پای منار دختر خانه مانده شمع روشن می‌کرد.

۱۷- توسل به توپ مروارید: استمداد از توپ مروارید برای مردادخواهی، ماجرای معروفی است که خود به تنهایی فضایی را برای حکایت می‌طلبد. فقط اشاره شود که غیر از بست نشینی متهمین در مجاورت توپ مروارید برای فرار از کیفر سیاسی و جرایم عمومی و موارد دیگر در دوران قاجاریه یکی دیگر از کارکرد اعتقادی توپ مروارید، در میان تهرانیان توسل دختران بدان بود تا با دخیل بستن به آن و عبور از زیر لوله توپ بختشان گشوده شود.توپ مروارید، توپ مفرغ بزرگی روی دو چرخ بر بالای سکویی در میدان توپخانه (سپه سابق) قرار داشت که دختران جهت بخت گشایی از زیر لوله توپ رد می شدند یا رویش سر می خوردند و برخی نیز در کنارش دخیل می بستند و اشعاری را زمزمه می کردند. توپ مروارید ماجراهای دیگری را نیز به خود اختصاص داده بوده که عده ای آن را منتسب به غنایم جنگی نادرشاه می دانستند که از هند به شیراز و سپس به تهران نقل مکان کرده. برخی نیز معتقد بودند این توپ، توپی است که در دوره صفویه، شاهان صفوی از پرتقالی ها غرامت گرفته اند، اما تاریخ ساخت آن توپ که رویش حک شده بود، زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار را نشان می دهد.
۱۸- یکی دیگر از رسم‌های تهرانی‌ها در بخت‌گشایی دختران و حاجت‌روایی، گرداندن دختر خانه مانده به گرد حوضچه پساب دباغخانه بود. این رسم تا دوران پهلوی هم که دباغخانه‌های تهران از داخل شهر خارج شده بود و به جایه رزم‌آرا (فدائیان اسلام) حوالی فرح‌آباد منتقل گردیده بود اعمال می‌شد.

دیگر مطالب خواندنی پیشنهادی :

گفت و گو با شیدا خلیق

گفت و گو با شیدا خلیق بازیگر فیلم”دختران”همراه با بیوگرافی و عکسهایش


شیدا خلیق» بازیگر فیلم «دختران» و دختر «ناهید مسلمی» (هنرپیشه تئاتر و بازیگر نقش همسر تقی تاکسی در سریال چهار دیواری) است که در ادامه گفت‌و‌گو با او می خوانید.

شیدا خلیق ، متولد ۱۳۷۲ و دانش آموز سوم دبیرستان، رشته ریاضی فیزیک است. او علاقه مند است در دانشگاه معماری بخواند. خلیق پیش از این در تئاتر، با کارگردانانی نظیر نادر برهانی ، حمید امجد ، حسین عاطفی ، دکتر صادقی و سوسن رحیمی کار کرده است .

عکس شیدا خلیق

گفت و گو با شیدا خلیق بازیگر فیلمدخترانهمراه با بیوگرافی و عکسهایش

- وقتی فیلمنامه را خواندید می دانستید قرار است کدام نقش رو بازی می کنید؟
نه ولی دوست داشتم همین نقش «مانلی» را بازی کنم .

- در یک فیلم، چه چیزی برایتان مهم است؟ چه وقتی فیلم بازی می کنید و چه وقتی آن را تماشا می کنید؟
فیلم هایی که تماشا می کنم اصولاً کارگردان های خوب سینما را می شناسم مثل آقای اصغر فرهادی ، خانم رخشان بنی اعتماد ، آقای مهرجویی ، کارگردانانی که کم کار می کنند و گزیده ، همیشه معلوم هستند.
وقتی توی سینما قرار است یک فیلم خوب ببینی . فیلم هایی هم که خوب نیستند که آن را از بازیگران و تهیه کننده و کارگردان می شود تشخیص داد. ولی اگه فیلمی به من پیشنهاد می شود در درجه اول فیلمنامه برام خیلی مهم است و در درجه دوم کارگردان. چون اگه یک کارگردان واقعاً خوب باشد مطمئناً کَستی حرفه ای و خوب خواهد بود .

- بازی در کنار ستارگان براتون مهم است؟ منظورم این است که اگر به شما فیلمنامه ای پیشنهاد بشه که فیلمنامه وکارگردانی اش ضعیفی باشه ولی بازیگر ستاره ای داشته باشد قبول می کنید ؟
نه

- کسی را به عنوان به عنوان الگو ازبازیگران قرار می دهید ؟
الگو به نظرم غلطه ، فقط در حد سلیقه است . منظورم این است که من به عنوان بازیگر ، بازیگر دیگری را به عنوان الگو قرار نمی دهم . ولی بازیگرای مورد علاقم از خانم ها نگار جواهریان ، باران کوثری ، گلشیفته فراهانی و از آقایان حامد بهداد ، آقای کیانیان ، آقای رادان هستند .

- آخرین باری که سینما رفتی کی بود ؟
من خیلی سینما می روم ، آخرین بار هفته پیش بود ، فیلم دختران .

- به جز فیلم دختران ؟
فیلم «هیچ» و «طهران تهران» .

- بازخورد فیلم چه طور بود ؟
اغلب برایشان جالب بود که این فیلم با بقیه فیلم های آقای جعفری فرق دارد؛ ولی در کل بازخورد مردم به نظرم مثبت بوده چون اولا فیلم پیچیده ای نیست و بعد هم این فیلم دغدغه های روز دختران کشورمان را نشان می دهد.

-از فروش فیلم راضی هستید ؟
طبیعتاً تو ماه خوبی اکران نشد چون ماه امتحانات بچه هاست ولی خوب نسبت به چند تا فیلم دیگه به نظر می رسد بد نفروخته .

- نظری در رابطه به عدم پخش تیزر دختران از تلویزیون ندارید ؟
این را آقای جعفری بار ها و بارها گفتند من هم تکرارش می کنم . یک فیلم وقتی اکران می شود به هیچ وجه نمی شود قایمش کرد و این که نه مردممون مردم (دور از جون) خنگی هستند و بعد هم شهران تهران شهر خیلی کوچکی است با وجود این همه بیلبورد و تبلیغات فکر می کنم نیازی به پنهان کاری نباشد.

- با کار در تلویزیون آشنا هستید ؟
علاقه ای به حضور در سریال های تلویزیون ندارم چون احساس می کنم کیفیت کارهایمان هنوز آن قدر خوب نیست که بشود گزیده کار کرد .

- حتی کارگردان های بزرگ؟
نه ولی مگر چه قدر پیش می آید که یک بازیگر با کارگردان های بزرگ کار کند.

- سر کار جدیدی هستید ؟
از یک تیر امسال سر فیلم ” یک حبه قند” به کارگردانی رضا میر کریمی می روم .

- نقش اصلی ؟
این کار نقش اصلی ندارد و کار گروهی است . (مثل فیلم «هیچ«)

- چه طور برای این کار انتخاب شدید ؟ به واسطه همین فیلم «دختران» ؟
نه ، آقای افشین هاشمی من را معرفی کردند البته این را می دانستند که من در این فیلم بازی کردم و الان هم در حال اکران است.

- قبلاً با آقای هاشمی کار کردید ؟
بله، با کار تئاتر حمید امجد (سال ها پیش) کار کردم .

- حرف آخر … ؟
امیدوارم که مشکل تیزر فیلم زودتر حل بشود.

عکس شیدا خلیق و صوفیا دژاکام

گفت و گو با شیدا خلیق بازیگر فیلمدخترانهمراه با بیوگرافی و عکسهایش

عکس خلیق،دژاکام و زرین

گفت و گو با شیدا خلیق بازیگر فیلمدخترانهمراه با بیوگرافی و عکسهایش

دیگر مطالب خواندنی پیشنهادی :



شیدا


سلام دوستای عزیزم من شیدا هستم